شهید «محمدباقر فخری» در مصاحبه خود نقل می‌کند: «چیز عجیبی که می‌دیدم این بود که گلوله‌های خمپاره دشمن، با فاصله کمتر از ده متر به زمین می‌خوردند و منفجر می‌شدند. انگار ترکش‌های آنها مأموریت نداشتند که به ما بخورند.»
کد خبر: ۵۷۴۴۳۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۵/۳۱
ولی الله معاون تیپ بود. اشک ریزان به نماز ایستاد. در قنوت نماز از خدواند طوفان و باران را با هم می‌خواست. فقط در این صورت بود که آمادگی دشمن غیر فعال می‌شد.
کد خبر: ۵۶۷۶۰۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۲/۱۷
گزیده‌ای از مصاحبه شهید «محمدحسین اشرف»/ قسمت دوم
شهید «محمدحسین اشرف» در مصاحبه خود می‌گوید: «هفت نفر بودیم. توسط یک خمپاره که در نزدیکی ما به زمین برخورد کرد، سه نفر زخمی شدند. صدای ناله "یا حسین" بچه‌ها قطع نمی‌شد که ...»
کد خبر: ۵۴۴۱۶۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۹/۰۶
نوید شاهد - معلم ایثارگر و جانباز کوروش بشیری در گفتگو با نوید شاهد سمنان می‌گوید: «همیشه سعی کرده‌ام در تدریسم حلقه اتصالی بین اوایل انقلاب تا شرایط کنونی جامعه برقرار کنم تا از این طریق بتوانم ارتباط دانش‌آموزان امروزی را با دوران دفاع مقدس برقرار کنم تا آنها بدانند که برای این انقلاب چه جوان‌هایی جان خود را فدا کرده‌اند و این انقلاب به راحتی به دست نیامده است.»
کد خبر: ۵۰۴۹۹۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۲/۱۲
کلیپ | خاطرات شفاهی؛
نوید شاهد - به‌مناسبت هفته ناجا، "حسنعلی حسین‌پور" جانباز ۶۰ درصد نیروی انتظامی، خاطره‌ای شنیدنی از معجزات الهی در ایام دفاع مقدس را بیان می‌کند. نوید شاهد سمنان توجه شما را به دیدن این کلیپ جلب می‌کند.
کد خبر: ۴۹۰۸۱۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۷/۳۰
متن مکتوب مصاحبه با شهید "رضا میرزاخانی"
نوید شاهد - «همه بچه‌ها آماده حمله بودن که بارون شروع به باریدن کرد. هر چند جنگیدن توی بارون کار خیلی سختی بود، ولی کاریش نمی‌شد کرد. اول بچه‌ها ناراحت شدن که این چه وقتِ باریدن بارونـه؟ عملیـات رو شـروع کـردیم و بـه یاري خدا موفق شدیم. تعداد زیادي از عراقی‌ها اسیر شدن. یکی از اسرا می‌گفت ...» آنچه خواندید مصاحبه با شهید رضا میرزاخانی در جبهه است. نوید شاهد سمنان شما را به مطالعه دو مصاحبه از این شهید گرانقدر دعوت می‌کند.
کد خبر: ۴۸۲۲۳۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۰۷
شهید سرباز" یزدان تیری"در بخشی از وصیت نامه اش آورده است:" آیا تا حالا به این فکر بوده اید که هر لحظه ای می گذرد، انسانی بی گناه جوانی ناکام، پیرمردی، پیرزنی، کودکی در در رحم مادر است به دست این از خدا بی خبران و این مزدوران جنایتکار، شهید و یا مجروح می شوند؟ جرم این ها چیست؟ آیا دفاع از اسلام جرم است؟..."
کد خبر: ۴۷۶۷۶۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۰۷
همرزم شهید "اسماعیل حاتمی" می گوید: «يك موشك عراقی در نه متری ما افتاده بود که منفجر نشد. گروه تخريب در محل حاضر شدند تا آن را خنثی كنند؛ امّا نتوانستند. اسماعيل گفت: من می خواهم موشك را خنثی كنم. آنها گفتند: با اينكه كار ما چندين سال خنثی كردن موشك است، نتوانستيم؛ شما چطور می خواهيد اين كار را بكنيد؟! ادامه زندگینامه این شهید تخریبچی را در نوید شاهد مازندران بخوانید.
کد خبر: ۴۷۶۶۳۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۰۶
روزي داخل سنگر نشسته بوديم و با بچه ها كه تقريباً 30 نفر بودند، مشغول صحبت و گفتگو بوديم. در همان لحظات يكي از بچه ها با صداي بلند گفت:«مار! مار!»
کد خبر: ۴۴۹۷۶۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۰/۳۰
خاطرات ایثارگران
انیمیشن «72 قسمتی چند قدم مانده به تو» سری پنجم از مجموعه چند ستاره تا بهشت می باشد که با رویکردی متفاوت به خاطرات ایثارگران در هشت سال دفاع مقدس می پردازد.
کد خبر: ۴۴۸۸۱۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۱۱/۲۴
گفتگوی اختصاصی نوید شاهد با شیرعلی رحمانی جانباز روشندل ایلامی/
حاج شیرعلی رحمانی جانباز 70درصد که در دوران جنگ تحمیلی، دوچشم،دودست و یک پای خود را از دست داده است گفت:حتی اگر هزار بارهم جانباز می‌شدم، در راه حسین زمان، اعتلای اسلام و سربلندی امام (ره) می‌جنگیدم.
کد خبر: ۴۴۷۱۱۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۱/۱۸
شهید مهدی (حیدر) عبدوس
چاره ای نداشتیم. میان چند تخته سنگ مخفی شدیم. لب هایمان از شدّت گرما خشک شده و قمقمه هایمان خالی بود. تنها دل خوشی مان لباس سربازان عراقی بوده به تن داشتیم. شاید وقت خطر نجات مان می داد و شناسایی نمی شدیم.
کد خبر: ۴۲۶۹۰۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۱
معرفی کتاب؛
کتاب حماسه های بازی دراز " خاطرات سرتیپ دوم بازنشسته امیر محمود بدری " توسط مهرداد رضایی فر در 289 صفحه نگارش و تدوین شده است.
کد خبر: ۴۲۶۳۷۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۰۴
خاطره ای از شهید محمد قلی احمدخسروی؛
با صدای خمپاره های عراقی ها،همگی از خواب بیدار شدیم و اسلحه ها را برداشتیم و به حالت آماده باش به انتظار نشستیم. در همین حین کبوتر سفیدی در نزدیکی ما نشست...
کد خبر: ۴۱۴۶۶۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۲۷
در جنگ تحمیلی هشت ساله عنایات الهی و امدادهای غیبی زیادی برای رزمندگان کشورمان اتفاق افتاده است. در اینجا 5 روایت از این امدادهای الهی را با هم مرور می کنیم.
کد خبر: ۴۱۲۷۷۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۰۲
با وجودي که خون از بدنم مي ريخت حرکت کردم. از وسط ميدان مين عبور کردم ، پاهايم به سيم های تله مي خورد و مين ها منفجر نمي شد...
کد خبر: ۴۰۵۲۷۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۴/۱۰